عکس ، عکس های عاشقانه ، عکس های جالب ، عکس گل ، عکس و متن عاشقانه ، عکس و مطالب زیبا

حکما ,جملک ، عکس جملات حکیمانه - سخنان بزرگان جهان . جملات قصار زیبا . جملات زیبا و اموزنده از بزرگان ,سخنان حکیم ارد بزرگ, سخنان بزرگان , فلاسفه . جملات وایبری .جملات قصار,جملات زیبا و آموزنده,حکیم ارد بزرگ

عکس ، عکس های عاشقانه ، عکس های جالب ، عکس گل ، عکس و متن عاشقانه ، عکس و مطالب زیبا

حکما ,جملک ، عکس جملات حکیمانه - سخنان بزرگان جهان . جملات قصار زیبا . جملات زیبا و اموزنده از بزرگان ,سخنان حکیم ارد بزرگ, سخنان بزرگان , فلاسفه . جملات وایبری .جملات قصار,جملات زیبا و آموزنده,حکیم ارد بزرگ

قیام مازیار

قیام مازیار که مقارن پایان عهد بابک روی داد، در راستای شورش خرم دینان بود. این نهضت که شاهزاده طبرستان بدان دامن زد و زمینه آن در بین عامه اهل طبرستان از قبل و شاید تا حدی تحت تأثیر نهضت بابک فراهم شده بود در واقع صورت یک نهضت روستایی، ضد فئودالی و ضد عربی داشت که شاهزاده طبرستان - مجوسی مرتد در طرز تلقی دستگاه خلیفه - هم در رأس آن بود مازیار بن قارن شاهزاده محلی طبرستان و وارث حکومت و قسمتی از جبال آن نواحی بود که کوه قارن خوانده می‏شد و آن ناحیه جنوب شهر ساری واقع بود. آیین زرتشت و شاید برخی عقاید مزدکی که تا حدی واکنش روح عامه در برابر سلطه آیین رسمی - اسلام - بود، از دیر باز در این نواحی باقی مانده و تا مدتها بعد از سرکوبی قیام مازیار هم در بین بیشتر مردم این کوهستانها رایج بود. مازیار چون در آغاز حکومت محلی خویش که آن را از پدر به ارث برده بود با مخالفت خویشان نزدیک مواجه شد، بی هیچ الزام و ضرورتی به بغداد رفت. او به درگاه مأمون خلیفه راه یافت و به دست مأمون، اسلام آورد. خلیفه هم او را محمد نامید و حکمرانی نواحی تحت حکومت پدرانش را در جبال طبرستان، به او واگذار کرد. در بازگشت به طبرستان، مازیار که در این هنگام محمد خوانده می‏شد و عامل مأمون به شمار می‏آمد، به اتکاء حکم و حمایت خلیفه، مدعیان خود و ازجمله عموی خود را که در آغاز کار با وی به مخالفت برخاسته بود، از میان برداشت و به عنوان یک والی مسلمان و یک نماینده خلیفه عباسی، تمام طبرستان و رویان را قلمرو خویش اعلام کرد و خود را با دعوی حاکم بلا منازعه تمام گیلان و طبرستان گیل گیلان و اسپهبد اسپهبدان خواند و به رسم معمول عهد ساسانیان به خود عنوان پَتشخوارگر شاه داد، به این ترتیب تفوق طاهریان خراسان را هم که طبرستان و گیلان زمین از جهت تقسیمات اداری جزو قلمرو آنها محسوب می‏شد، نادیده گرفت، خراج طبرستان و رویان را که بر طبق رسوم دیوانی می‏بایست از طریق آنها به خزانه بغداد پرداخته می‏شد، به طاهریان نداد، اما در عین حال پرداخت آن را قطع نکرد و به همان اندازه که در نزد مأمون تعهد کرده بود، بی واسطه نزد خلیفه فرستاد. بدین گونه با قطع رابطه با والی خراسان، در واقع نسبت به دیوان خلیفه و سازمان مالی و اداری او به طور غیر رسمی اعلام عصیان کرد و خراسان و بغداد هر دو را بر ضد خود برانگیخت.
چندی بعد، در عهد خلافت معتصم، مخصوصاً از وقتی که افشین برای دفع بابک به آذربایجان آمد، با وعده حمایت از او و حتی بیشتر به خاطر ناخرسندیهایی که از بابت تابعیت اداری به خراسان و طاهریان داشت، عصیان خود را به صورت یک شورش واقعی آشکار کرد و عامه کوه نشینان ولایت را به یاری خواست «224 ق / 839 م».

نهضت سرخ علمان یا سرخ جامگان

شور و هیجان روستاییان کوهستان که از سخت گیریهای عمال خراج و از کوچک شماریهای مأموران اخذ جزیه به ستوه آمده بودند، عصیان او را تدریجاً به یک انقلاب تبدیل کرد و تقریباً بدون آن که در طرح شورش خود به چنین انقلابی اندیشیده باشد، به صورت نوعی قیام مزدکی - با نام نهضت سرخ علمان یا سرخ جامگان - درآمد که خود نوعی اعلام همکاری و همراهی با خرم دینان بود. وقتی عصیان او به این جا کشید، ماهیت ضد عربی، ضد خلافت و ضد اسلامی آن آشکار شد و مازیار در مقام رهبری خود را ناچار به ادامه آن دید. به الزام و تشویق مازیار، در بخش عمده‏ای از رویان و طبرستان، روستاییان بر که فداییان شوریدند. زمینداران مهاجر را که از باز ماندگان اعراب عهد فتوحات بودند، از آن چه که آنان املاک خود می‏دانستند، بیرون راندند و اموال آنان را غارت کردند. مسجدها را ویران ساختند و زنان محلی، شوهران خود را از خانه‏ها بیرون کردند. عده زیادی از مسلمانان ساری و آمل را بازداشت نمودند و به زور و تهدید از آنها یک جا خراج یک ساله را قبل از موعد مطالبه و دریافت کردند.

تبدیل نهضت ضد خلیفه به نهضت خرم دینی

با توسعه نهضت ضد خلیفه، که تبدیل به نوعی نهضت خرم دینی شد، زندگی مسلمانان در تمام این نواحی عرضه خطر شد. شکایت حال آنها خلیفه را، که تا آن هنگام به اهمیت این شورش نیندیشیده بود، دل نگران ساخت. به همین دلیل خلیفه دست به یک اقدام فوری زد و بلافاصله عبدالله بن طاهر، فرمانروای خراسان را، که نهضت تا حدی به خاطر مخالفت با او آغاز شده بود، مأمور دفع آن کرد. افشین که در آذربایجان بود و به خاطر نقشه‏های خویش مازیار را به مقاومت تشویق می‏کرد، از توفیقی که طاهریان در دفع شورش حاصل کردند به وحشت افتاد و با ارسال نامه و پیام مجدد کوشید تا مازیار را به ادامه مقاومت تشویق کند. اما این نقشه پیش نرفت و مازیار، به اغواء و خیانت برادرش کوهیار که با طاهریان ارتباط برقرار کرده و از آنها نوید و دلگرمیها یافته بود، بدون جنگ به چنگ دشمن افتاد. شورش مازیار و سرخ علمانش به شدت منکوب و سرکوب شد و او را با تشریفات خاص، که البته شامل انواع تحقیر و تمسخر بود به سامرا فرستادند و چون به عنوان مرتد تلقی می‏شد، محکوم به اعدام شد. جسدش را نزدیک جسد بابک که گفته می‏شد او نیز در اواخر امر با او وضعیت اتحاد گونه‏ای داشت به دار آویختند «225 ق / 840 م».

کلنل محمد تقی خان پسیان


فرزند رشید ایران

مرا اگر بکشند قطرات خونم نام ایران را ترسیم خواهد کرد و اگر مرا بسوزانند خاکسترم مام وطن را تشکیل خواهد داد . کلنل پسیان

 

کلنل محمد تقی خان پسیان فرزند باور محمد باقرخان عنایت السلطان و بانوعزت الحاجیه بود که در سال 1270 شمسی همزمان با نهضت ملت ایران علیه امتیاز استعماری تنباکو در شهر تبریز دیده به جهان گشود . خاندانش از اقوام کردهای سلیمانی ساکن قفقاز بودند . حدود 70 سال پس از سال 1204 شمسی که ایران شاهد ننگین ترین و خفت بار ترین معاهده تاریخ کشورش از سوی انگلیس و روس به نام ترکمانچای بود شخصی ملی گرا که بر ضد این سیاستهای استعماری کوشش میکرد از ایران در شهر تبریز برخواست . وی تحصیلات مقدماتی را در مکتب خانه های آن روزگار گذراند . پسیان در 15 سالگی در آستانه پیروزی انقلاب مشروطه ایران در سال 1285 شمسی به منظور تحصیل در مدرسه نظام تهران زادگاه خود را به سوی تهران ترک کرد و در مسکن عمویش سکنی گزید . در همان تهران مبارزات مردم ایران را که بر ضد استعمار روس و انگلیس انجام می گرفت را مشاهده نمود و تاثیر بسیاری بر وی گذاشت و به عبارتی روحیه ایران پرستی اش رشد و نمو پیدا کرد . پسیان سپس به  نیروی تازه تاسیس ژاندارمری پیوست و با در دست گرفتن ماموریت های بزرگی همچون آرام کردن اشرار لرستان و امنیت بخشیدن به راههای همدان توانایی خود را ثابت نمود . با شعله ور شدن آتش جنگ جهانی اول در سال 1914 میلادی خاک ایران به رغم اعلام بی طرفی مورد تاخت و تاز متجاوزین روس - انگلیس و ترکان عثمانی قرار گرفت . کلنل در محرم سال 1295 شمسی در ماموریتی از سوی کمیته دفاع ملی ایران در حمله ای غافلگیرانه نیروهای متجاوز روس که همدان را اشغال کرده بودند را شکست داد . با این حرکت مقتدرانه و ملی و همچنین کارنامه  نیک گذشته اش به سمت حکومت کرمانشاهان منسوب شد . با پیشروی نیروهای متفقین در بغداد و غرب ایران و کاهش توان کمیته ملی ایران و کمبود اسلحه اش این گروه ملی ایران از هم پاشید . کلنل هم به دلیل کارشکنی ها و بیماری ورم کبد به منظور معالجه در سال 1296 شمسی راهی آلمان شد .

 

هیندنبرگ سردار مشهور آلمانی که وصف رشادت های محمد تقی خان را شنیده بود از وی برای خدمت در ارتش آلمان دعوت به عمل آورد . پسیان با پذیرفتن این دعوت مشغول به دیدن آموزشهای هوانوردی و سپس خلبانی گشت و پس از 33 پرواز نام خود را به عنوان نخستین ایرانی خلبان در تاریخ این کشور ثبت نمود . کلنل در سال 1297 و پایان جنگ جهانی راهی ایران شد . پس از بازگشت به ایران محمد تقی خان پسیان به دلیل داشتن تفکرات ضد انگلسی از دولت وابسته وثوق الدوله طرد شد . پس از سقوط کابینه وثوق الدوله و روی کار آمدن مشیرالدوله ریاست ژاندارمری خراسان به پسیان پیشنهاد شد . در همین حین قوام السلطنه در خراسان حکومتی استبدادی تشکیل داده بود و بسیاری از آزادی خوهان و دگر اندیشان و روزنامه نگاران را بازداشت کرده یا فراری داده بود . با به قدرت گرفتن فردی مشروطه خواه مانند محمد تقی خان پسیان در خراسان - آزادی خواهان خراسان نیرویی تازه گرفتند . با روی کار آمدن رضا شاه فرمان دستگیری قوام السلطنه و چند تن دیگر از بزرگان کشور در 13 نوروز 1300 صادر شد . کلنل پسیان هم در خراسان اعلام حکومت نظامی نمود و رسما اداره این شهر را بر عهده گرفت . پسیان خدمات بسیار ارزنده ای به خراسان نمود که بخشی از آن شامل این موارد می باشد : بهبود وضعیت نابسمان اقتصادی و سیاسی خراسان - گرفتن مالیات از سرمایه داران و زمین داران بزرگ خراسان - جمع آوری سلاح های غیر مجاز در شهر - تشکیل کمیته عدالت برای رسیدگی به شکایات مردم - تشکیل کمیته مبارزه با مواد مخدر در خراسان - ایجاد انبار گندم مدرن ( سیلو ) - ایجاد سه مدرسه دولتی - تاسیس بانک - تشویق صادرات ایران - ایجاد تفریح گاههای سالم موسیقی و فرهنگی و دهها خدمات عمرانی و فرهنگی دیگر .                        

 

در 4 خرداد 1300 شمسی کابینه سیاه سقوط کرد و به دنبال آن بسیاری از زندانیان و محبوسین مشهد آزاد شدند . 10 روز بعد کابینه قوام السلطنه با همکاری سید ضیا و همکاری انگلستان تشکیل شد . قوام برای انتقام از پسیان میرزا نجدالسلطنه که زندانی کلنل پسیان بود را به عنوان کفیل استانداری خراسان برگزید . نجد السلطنه به اعمال گزارشات نادرست به تهران و برخوردهای انفعالی دست زد و تهران را بر ضد کلنل پسیان تحریک نمود . پسیان پس از آگاهی از این امر در یک اقدامی ناباورانه دستور به جلب ماموران ماموران عازم شده از سوی تهران به خراسان را داد . این حرکت محمد تقی خان سبب گشت تا موج اتهامات بر ضد او نمایان شود و وی را تجزیه طلب و خودمختار معرفی نمایان کنند. به همین روی عرصه بر پسیان تنگ شد . پس از تجزیه طلب نامیدن پسیان طوایف مختلف هزاره - تیموری - کارریزی - کردهای شمال خراسان و . . . بر ضد محمد تقی خان پسیان دست به یک اتحاد قومی زدند و سپس ژاندارمری قوچان را خلع سلاح کردند . کلنل با سپاهی کوچک راهی نبرد با این طوایف شد و پس از درگیریهای بسیار توسط این طویف کشته شد و سرش را از تن جدا کردند و به قوچان بردند .

در روز 16 مهر ماه 1300 شمسی با حضور گسترده مردم پیکر پاک و میهن پرستانه کلنل با اجرای تشریفات نظامی درکنار آرامگاه نادرشاه بزرگ به خاک سپرده شد . پس از مدتی در یک اقدام کینه توزانه قوام السلطنه دستور به جابجایی پیکر پسیان از باغ نادرشاه را صادر کرد . پس از سالها با روی کار آمدن دکتر مصدق و درخواستهای مردمی دوباره پیکر پسیان به کنار آرامگاه نادر انتقال یافت .